این روزهای من

سرکش
این روزهای من

اومدم مثل آدم زندگی کنم نشد، شاید هم من نتونستم.

آخرین مطالب
  • ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۳۹ توبه
  • ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۴ بخشش

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

 ای سفر کرده تو دانی که بیادت هستیم—— ای گل پرپر ما چشم براهت هستیم

بدینوسیله سقوط تیم ملی اسپانیا از جام جهانی فوتبال را اعلام می نماییم. از تمامی کسانی که تلفنی و یا با ارسال پیامک ما را همراهی نمودند نیز مراتب تشکر را بعمل می آوریم.




عکس ها از سایت ورزش 3


سر کش
۲۹ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خنده ام میگیریه زمانی که پروزه ای رو طراحی کردم و برای بررسی و تایید به یکی از ارگان های دولتی فرستامو اونوقت موقعی که برای پیگیری زنگ میزنمو کارشناس مربوطه اش میگه: "داریم بررسی می کنیم" ،  "داریم بررسی می کنیم" ،  "داریم بررسی می کنیم"

من نمی دونم منو خر فرض کردند یا .....

-------------------------------------------------------------------------------------

سفر 47 ساعته ای به الیمستان داشتیم. سر فرصت عکس ها رو میزارم. خدا رو شکر می کنم که به ازای همه این بد بیاری های اخیرو یک برنامه با آرامش کامل رفتم.

--------------------------------------------------------------------------------------

خانم م برای نظافت منزلمون میاد. چقدر زیادند از این خانم هایی که شوهرشون مرد زندگی نیست ولی به پای زندگیشون نشستن و دارند شریک زندگیشون رو زورکی تحمل می کنند. و بلعکس چه مرد هایی که میدونند زنونو شریک صادقی برای زندگیشون نیست اما امون ها هم دارند بخاطر آبروشون تحمل می کنند. همین جوری سر انگشتی حساب کردم 4- 5 تا از این مرد ها و زن ها میشناسم.

--------------------------------------------------------------------------------------

یکی از اعضای فرهنگی اتاق من ایشون هستن: جناب آقای" دکتر "

---------------------------------------------------------------------------



سر کش
۱۹ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
از قرار روزگار بعد از چهار- پنج سال به عروسی دعوت شدم. و برای من که بیش از یک سال و هفت ماه بود که حتی کفش رسمی به پا نکرده بودم، پوشیدن کت شلوار و کفش رسمی مانند خورد لوبیا پلو سخت بود. ( از لوبیا پلو متنفرم)
----------------------------------------------------------------------------------------
در بخش مردانه مانند بچه موادب و آقا نشسته بودم و حداکثر فعالیتم دست زدن بود. 
----------------------------------------------------------------------------------------
با دوست نازنینی که برایم خیلی ارزشمنده و با همسرش شرط کرده بودم که اگه ایشون عروسی نیاد، من هم نمیام. چون به جز ایشون خیلی با بقیه دم خور نبودم. صحبت از رشته تحصیلی شد. ( ایشون ارشد سازه از دانشگاه شریف بودند و مدیر در یکی از ادارات دولتی هستند). نهایتا به این نتیجه رسیدیم که طراحی سازه و تاسیسات از نظر نوع شغل مثل شغل همون آقای دی جی مراسم. میمونه. یعنی شغل خوب و نسبتا با در آمد مناسبیه ولی نمی تونبی تا آخر عمر بهش ادامه بدی. یعنی عمر مفیدش کوتاه!!
--------------------------------------------------------------------------------------
در آخر مراسم به این نتیجه رسیدم که یکی از شرایطی که آقای داماد باید داشته باشه اینه که حتما چند تا دوست داشته باشه که خوب بلد باشند برقصند، و گرنه وسط مجلس خالی می مونه. خصوصا رقص بابا کرم. چون انصافا هر کسی نمی تونه به این بخش ورود کنه و ظرافت زیادی درش لازمه. شوخی نیست ها. جدی گفتم.  دلم برای برادر عروس سوخت. تمام سعیشو کرد ولی بنده خدا در این زمینه توفیقی نداشت. 
سر کش
۰۷ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر