06-26-2015 صداقت
چقدر اینجا راحت میشه صادق بود. بدون جو زدگی میگم چقدر راحت میشه دروغ نگفت.
کاری به دولت مرد هاشون ندارم که بیشرف تر از خودشون ، خودشونند اما دروغ نگفتن اینجا خیلی اسونه
-----------------------------------------------------------------------
این یعنی تنهایی.
خودت وایسی بالاسر خودت و گریه کنی،
شونه های خودتو بمالی و دلداری بدی..
- فرهاد بابایی
جناب آقای شاهپور گِرایلی
همراه خانواده/ نشر چشمه
-----------------------------------------------------------------------------------
روز های تکراری شروع شده. 12 ساعت کار در ماه رمضان با هزار جور فشار فکری. که سگشون می ارزه به فشار های فکری در تهران. اینجا کسی به سی کاری نداره . بجز چینی ها که به شدت ادم های خونسردی هستند بقیه لااقل ر ظاهر با هم مهربانند. متاسفانه بدیل فشار های کاری قبل از سفر نتونستم مقاله ای که به استادم در ایران قول داده بودم رو تمام کنم و ایشون هم یه ایمل به عنوان گله مندی به من زده که خوب خداییش حق هم داره چون قول داده بودم قبل از اومدنم لااقل یک مقاله رو تمام کنم. از طرفی نتایج ازمایشگاهی که در ایران گرفتم یه قمدار شبیه به هم و بعضا اشتباه هستند که سختی ار رو دو چندان کرد. اینجا هم علی رفم اینکه قبل از امدنم موضوع کاری رو با استادم فیکس کرده بودم ایشون حرفشونو عوض کردند و حالا مجبورم سر یه موضوع دیگه کار کنم.
خالم ام که در شهری نزدیک به ما هست تقریبا هر روز و گاهی یک روز در میون به من زنگ میزنه و چون سیم کارت من اعتباری هر دفعه چیزی نزدیک به 3-4 دلار از اعتبارم کم میشه که این موضوع داره خیلی برام گرون تمام میشه.
یکی از مشکلات فعلیم همین سیم کارت هست. که هزینه اش واقعا زیاده.t- mobile ظاهرا فعلا سرویس ارزان تری نداره.
سر یه فرصت در مورد چالش های فرصت مطلعاتی در امریکا درد و دل می کنم.