خرس بزرگ- خرس کوچک
جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۰۲ ب.ظ
گاهی هیچی به اندازه یه دعوت برای یه مسافرت نیم روزه اون هم بصورت غیر منتظره به آدم مزه نمیده. دو دعوت دو تا از دوستانم ( آقایان خرس بزرگ و خرس کوچک) به جاده هزار رفتیم و بدون تصمیم قبلی منطقه کارا بعد از پلور رو برای صبحانه انتخاب کردیم. طبق برنامه ریزی شب گذشته صبحانه اوملت بود که بنده مسئولیت پختش رو بر عهده داشتم.
هیچی دیگه در حین شکستن تخم مرغ ها در یک لحظه محاسبات سختیسنجیم اشتباه از آب در اومد و کله مبارک خرس بزرگ به شکل زیر در اومد.
اصلا قصد چنین کاری رو نداشتم . فقط قرار بود تخم مرغه ترک بخوره ولی گاهی زندگی اون جوری پیش نمیره که شما توقع دارید!!!!
جدای از ظرفیت بالای خرس بزرگ در شوخی کردن اصلا و ابدا قصد چنین کاری نبود. خدا رو شکر کنار رود خانه ی هراز بودیم. کله اش رو شستیم و با زیر انداز که هنوز ننداخته بودیمش کله مبارک اش رو خشک کردیم.
بعداش هم به طرز عجیبی از طبیعت لذت بردیم.
بنده و خرس بزرگ و خرس کوچک تقریبا دوستان ده ساله هستیم. از کلاس درس دینامیک . ترم سوم دانشگاه مقطع کارشناسی.
۹۲/۰۶/۰۱