این روزهای من

سرکش
این روزهای من

اومدم مثل آدم زندگی کنم نشد، شاید هم من نتونستم.

آخرین مطالب
  • ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۳۹ توبه
  • ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۴ بخشش

الفاتحه!

يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ب.ظ

 اول از همه ممنونم از اون اراذل و اوباشی که دیشب میدان مادر خیابان میر داماد رو بستند و من، مادرم و خواهرم رو که در مسیر برگشت از مهمانی به خونه بودیم مجبور کردند از ساعت نه و نیم تا دوازده و نیم تو ترافیک بمونیم و آخر سر هم ماشین رو همون جا بزاریم و پیاده بیایم خونه. فقط خواستم تشکر کنم و اطلاع بدم که به لطف شما با فرهنگ ها ما دیشب ساعت یک و نیم رسیدیم خونمون.


اندر احوالات امروز هم فقط رفتن و برداشتن ماشین و رفتن به کرج برای بررسی یک پروژه بود که خدا رو شکر به لطف بی سوادی همکاران و طراحی افتضاحشون یک پروزه ی جدید برای ما جور شد. ظاهرا نون ما در بیسوادی اون هاست.(آخه کدوم آدم کلنگی برای 2200 متر فضای درمانی اینقدر افتضاح طراحی می کنه.)


سر پروژه کارفرما از کار طراح قبلی(که من اصلا نمی شناختمش) مدام ایراد گرفت من هم سعی کردم لا پوشونی کنم. اخر سر گفت :آقای مهندس مثل اینکه شما فقط می خواهی هوای همکارت رو داشته باشی.( این رو نوشتم تا شما درک کنید من مثلا چقدر آدم خوب و با معرفت و از این حرف هایی هستم. کلا اولش قرار بود پیغمبر بشم. بعدش خدا پشیمون شد)

در مورد انتخابات هم نظرم رو به گفتن یک کلمه ختم می کنم: الفاتحه!




۹۲/۰۳/۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
سر کش

نظرات  (۱)

حتی بیشتر
..
رئیس جمهورتون ؟ .. مگه شما ایرانی نیستین؟
رای مردم چه خلاف میل چه مطابق میل محترمه!
..
ما که هر روز میگیم .. کاش پیامبر نبودیم! :دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی