این روزهای من

سرکش
این روزهای من

اومدم مثل آدم زندگی کنم نشد، شاید هم من نتونستم.

آخرین مطالب
  • ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۳۹ توبه
  • ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۴ بخشش

بکر

جمعه, ۷ بهمن ۱۳۹۰، ۰۸:۵۴ ب.ظ

1-    جدیدا جاهایی رو پیدا کردم که از رفتن و دیدنشون سیر نمیشم. آببند هایی که از جمله حیوان درنده ای که درونشون دیده نمیشه "انسان" هست.

۲-    ماهیگری با آواز رو جدیدا تجربه کردم. هرچند که ماهی ها رو می ترسونه. اما اینجوری دلم زودتر از ماهیها دل به طعمه میبنده.

۳-    اردک ماهیها از وحشی ترین گونه هاهستند و فقط طعمه های در حال حرکت رو دنبال می کنن نه طعمه های ساکن رو. اگه صبح زود دل به آب بزنی خیلی راحت میتونی تا یک متری بهشون نزدیک بشی. سرکشی نمیکنند.

اعتراف: یادش بخیر. فقط یکیشون دل به طعمه من بست. بقیشون هدیه دوستان بود که تقدیم به مهربان مادرم  گردید.

توضیح: امروز خیلی پرت و پلا نوشتم و خودم میدونم که این متن بیش از حد از هم گسیخته هست. ولی خوب این هم تنوعه دیگه!

 

۹۰/۱۱/۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
سر کش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی