این روزهای من

سرکش
این روزهای من

اومدم مثل آدم زندگی کنم نشد، شاید هم من نتونستم.

آخرین مطالب
  • ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۳۹ توبه
  • ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۴ بخشش

مدیر

چهارشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۰، ۰۸:۵۳ ب.ظ

چندوقته که مدیرمان برکنار شده.

دیروز بابت کاری یه سری اومده بود اداره.

خیلی دوست داشتم ازش بپرسم : می دونی در دوران مدیریتت چند نفر از مهندسین پروژ هات که بهشون اینقدر اعتماد داشتی با پیمانکارها روابط مالی داشتند یا به نوعی سوء  استفاده می کردند؟

هفت نفر از سیزده نفر.

و بد تر از اون اینه که این آقایون و خانم ها از گفتن این مورد جلوی همدیگه ابایی ندارند. چون دست همشون برای همدیگه رو شده.

فاجعه این جاست که از این سیزده نفر نه نفرشون از مهندسی فقط اسمش رو یدک میکشن.

و اما نکته جالب اینه که از بین تمامی افراد تنها کسی که واحد گزینش اون رو فقط به مدت یک سال تایید صلاحیت کرده، من بودم. به این معنی که از بین این افراد فقط سرکش جهت ادامه کار باید دوباره مورد گزینش قرار بگیره.

پس از چهار سال کار در این اداره فقط این رو خوب فهمیدم که اگه خیلی زرنگ باشم بتونم کاری کنم پول حرام وارد زندگی خودم نشه.

خدا تو رو نداشتیم چی کار باید می کردیم؟

۹۰/۱۱/۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
سر کش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی