این روزهای من

سرکش
این روزهای من

اومدم مثل آدم زندگی کنم نشد، شاید هم من نتونستم.

آخرین مطالب
  • ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۳۹ توبه
  • ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۴ بخشش

بدون شوخی

سه شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۰، ۰۳:۱۸ ب.ظ

خدا یا جون امواتت یه کم زندگی رو جدی بگیر.

نکنه خوابت میاد.

شایدم خوشی زده زیر دلت!

می خوایی  کاری کنم، خواب از هفت تا آسمونت بپره

اصلا می خوایی یه چند ساعت جاها عوض؟

خلاصه هر موقع خواب از سرت پرید یادت باشه که

هنوز یه سری ها گرسنه اند.

هنوز یه سری ها بچشون مریضه.

هنوز بعضی ها چشم انتظار این هستند که باباشون برگرده.

بقیه رو فاکتور می گیرم زیاد شرمنده نشی.

پی نوشت: خدا جدی نگیر، شوخی کردم یه ذره دلت باز شه.بیخیال!

پی نوشت2: موقعی که این عکس ها رو گرفتم حتی تصورش رو هم نمی تونستم بکنم که 3 تا خانواده چه جوری تو یه کانکس 12 متری زندگی می کنند.

الان هم نمی تونم.

۹۰/۱۰/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
سر کش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی